نقد و بررسی فیلم پلتفروم محصول اسپانیا. فیلم سینمایی پلتفرم بسیار زمخت برخورد میکند. وقتی میخواهد راجب اختلاف طبقاتی حرف بزند می آید یک ساختمان 333 طبقه را به تصویر میکشد که که از همان تعداد طبقه اجتماعی برخوردار است. در نظر اول این کار خیلی توی ذوق میزند و به نظر می آید فیلمساز میخواهد شعارهای دهن پرکن بدهد. چند دقیقه اول فیلم را که می بینید به خودتان میگویید: خب شعار بدهد. هر کاری دوست دارد انجام دهد. فیلمساز دارد کارش را خوب انجام میدهد پس هرچه که میخواهد بگوید من راجب گفته هایش فکر میکنم وبعد تصمیم میگیرم که آیا بپذیرم یانه.
فیلمنامه نویس فریاد میزند و کارگردان آگاهانه فریادش را به تصویر میکشد و هیچ کجا هم کم مایه نمیگذارد.
و باید اعتراف کنم این شعار زدگی به هیچ عنوان نقطه ضعف فیلم نیست و این فیلم قابل احترام است.
[caption id="attachment_1059" align="aligncenter" width="812"]
خیلی از دوستان میگویند فیلم نقدی است به اختلاف طبقاتی اجتماعی جهان امروز اما قبل از آنکه بخواهیم دلایل آنها را بررسی کنیم و تایید یا تکذیب کنیم نوع نگاهمان را کمی وسیع تر کنیم.
فیلم قبل از آنکه به مسئله اختلاف طبقاتی بپردازد به اختلاف نگرش انسان ها می پردازد. به مسئله فهم و درک آنها از جهان پیرامونی . گورنگ با کتاب دن کیشوت اثر میگل د سروانتس وارد زندان میشود. گورنگ با پای خودش و به خواست خودش برای ترک کردن عادات بد خودش داوطلب این زندان میشود. او برای اینکه انسان بهتری شود تلاش میکند. او خود دن کیشوت است که همچون شوالیه های شجاع به سمت آسیاب های بادی میتازد به خیال آنکه آنان دشمن هستند و اینجا گورنگ به خیال بهتر شدن خویش به اختیار خودش به چیزی تن میسپارد که فکر میکند او را بهتر میکند.
اما او بهتر نمیشود. او آگاه تر میشود. جهان را تا لحظه ورود به زندان آنگونه که باید می دیده ندیده است.
فیلم با این جمله آعاز میشود: سه نوع آدم وجود دارد. آنهایی که بالا هستند آنهایی که پایین هستند و آنهایی که سقوط میکنند. سقوط کردن شامل دو دسته دیگر میشود. یعنی ربطی به بالا بودن یا پایین بودن ندارد. شما چه بالا باشید و چه پایین امکان دارد سقوط کنید و این سقوط راه فراری ندارد. زیرا در انتها همه سقوط میکنندحتی اگر در آخرین طبقه باشیم باز هم یک طبقه پایین تر از ما نیز هست.
همه اعداد اختلافات طبقات اجتماعی نیستند. همه چیز عمودی نیست. پشت سر زنی که با گورنگ مصاحبه میکند اعدادی هستند. حتی در بالاترین سطح که قرار بگیرید باز هم سلسله مراتب افقی وجود دارد. ممکم است شما به نظر خودتان آزاد باشید اما باز هم در اسارت هستید. به رنگ لباس فرم زن مصاحبه کننده که دقت میکنیم دقیقا همان رنگ لباس فرم زندان است. او حتی وقتی آزاد است اسیر دست مدیران است. سلسله مراتب در بالاترین مکان سلسله مراتب رعایت میشود.
او حتی خودش هم اطلاعات درستی از تعداد طبقات زندان ندارد و در پاسخ به سوال گورنگ که میپرسد چند سطح وجود دارد عدد 200 را میگوید اما ما در آینده متوجه میشویم 333 سطح وجود دارد. او ادعا میکند وجود افراد زیر 16 سال در حفره ممنوع است اما ما می بینیم در پایین ترین طبقه زندان یک کودک وجود دارد.
عدد 16 سال یعنی مدیریت برای قانون هایی که ما میشناسیم ارزشی قایل نیست. سن قانونی اگر 18 سال تمام است پس قانون 16 سال ساخته و پرداخته کیست؟
زن مصاحبه کننده مانند گورنگ با پای خودش آمده است آیا او هم مانند گورنگ برای اصلاح رفتار خودش آمده است؟ خیر او سرطان دارد و به آخر خط رسیده است. او برای تصحیح رفتار زندانیان تلاش میکند. او اینقدر جمله: "آقایان لطفا فقط سهم خودتان را بخورید. " را تکرار میکند که تبدیل میشود به یک شعار همیشگی و وقتی چیزی تبدیل به شعار شود به راحتی از کنار آن گذر میکنند.
زن مصاحبه کننده ادعا میکند این زندان 200 سطح دارد و اگر هر کس به اندازه نیازش از غذا بردارد همه سهمی از میز غذا خواهند داشت اما او افراد زیر سطح 200 را حساب نمیکند یعنی 133 سطح وجود دارد که او اصلا از وجودشان خبر ندارد.
[caption id="attachment_1042" align="aligncenter" width="812"]زن مصاحبه کننده یک انسان ایده آل گرا است که فکر میکند باید همه زندانیان را قانع کرد که به یک همبستگی خود جوش برسند برای گذر از سختی. او برای حفظ عدالت یک روز خودش غذا میخورد و یک روز دیگر سگش. او میداند با سرطانی که دارد زیاد زنده نمی ماند اما در همین زمانی که در اختیار دارد میخواهد تغییر بوجود آورد. اما او از سیستمی جدا شده است که خودش برای خودش حقوقی قایل است.
او انتخاب کرده است در کنار مردی باشد که کتاب همراه خودش نگاه میدارد. او به فکر خودش بوده است. میداند اگر در همان لحظه اول در کنار مردی باشد که مثلا با خودش شمشیر آورده است خیلی دوام نمی آورد
وقتی به طبقات پایین تر برده میشوند او جسمش را برای زنده ماندن یک انسان به هم سلولیش تقدیم میکند.
[caption id="attachment_1043" align="aligncenter" width="812"]پیر مرد هم سلولی گورنگ یک انسان غریزی است. او به غریزه بقا اگاه است و از قوانین بقا آگاه است. او به قدری نسبت به این غریزه ها فکر میکند که همراهش چاقو است . او میداند که میخواهد زنده بماند اما چه چیزی او را به این جهت کشانده است؟ او از تبلیغات تلویزونی حرف میزند . علارغم آنکه میگوید از زیاد حرف زدن خسته میشود اما با جزئیات زیاد تبلیغات تلویزیون را تعریف میکند. او در حقیقت مسخ شده دنیای پیرامون خود است. همان تلویزیون عامل قتل میشود و او میگوید آن فردی که با تلویزیون کشته شده است نباید آنجا میبوده است زیرا مهاجر غیرقانونی بوده است.
آینده گورنگ همان پیر مرد است او حتی اگر از زندان رها شود تبدیل میشود به همین پیر مردی که اینک با او هم سلول است. اگر پیرمرد آگاهی بیشتری دارد نه به دلیل تحقیقات و مطالعه است او فقط تجربه بیشتری داشته است تا قوانین دنیای پیرامونش را کشف کند.
پیر مرد به قدری غریزه بقای قوی دارد که گورنگ را به تخت می بندد تا از او تغذیه کند اما به او قول میدهد که از بدنش جوری گوشت جدا نکند که باعث مرگش شود و از طرفی اگر هم سعی میکند او را نکشد نه بخاطر انسان دوستی اش است که بخاطر خراب نشدن گوشت تن گورنگ بر اثر زمان است.
او خوب بودن را میداند. به گورنگ میگوید تو انسان خوش قلبی هستی پس او درکی از خوبی دارد اما همان درک از خوبی را به واسطه حفظ و بقای خودش حفظ کرده است. او نیز میداند اگر در کنار یک هم سلولی باشد که همراهش اسلحه است بقای خودش به خطر افتاده است پس از هم سلولی با گورنگ راضی است.
[caption id="attachment_1044" align="aligncenter" width="812"]در جستجوی امید. زنی طبقات را به دنبال فرزندش میگردد. هیچ کس نمیداند آیا اصلا فرزندی وجود دارد یا نه. او بقای خودش را در جستجوی امید پیدا کرده است. او به قدری راحت دست به قتل میزند که به نظر می آید قرار نیست کسی او را بکشد و همیشه اوست که باید مرتکب قتل شود.
به گفته زن مصاحبه کننده او چند ماهی بیشتر نیست که در این زندان است و امکان ندارد که فرزندی داشته باشد.
شاید در اینجا نتوان پاسخ دقیقی به این موضوع داد که کودک مادرش کیست؟ زیرا او ادعا میکند پسرش در حالی که پسری در کار نیست.
اما مطمئنا او نمادی از عشق است عشق حیوانی و غریزی دو جنس مخالف به یکدیگر . حتی در ذهن گورنگ او با زن معاشقه میکند و زن در واقعیت جان او را نجات میدهد.
[caption id="attachment_1045" align="aligncenter" width="812"]بهارات سیاه پوستی است که میخواهد سطح ها را بالا رود و همراهش طناب است نامش بهارات است. نام ادویه مخصوص گوشت. او تلاش میکند اما نا موفق است اما گورنگ با فردی هم سلول شده است که میخواهد تغییر در وضعیت خود ایجاد کند. گورنگ فقط باید تلاش کند تا بهارات را قانع کند به جای تغییر در وضعیت خود به فکر تغییر کلی اوضاع باشد.
کسی که خواهان تغییر خود است یک قدم به تغییر وضعیت موجود نزدیک تر است. مخصوصا وقتی که امیدش یعنی طناب را از دست داده باشد.
اشاره های مذهبی فیلم سینمایی پلتفرم بسیار زیاد است. تعدادی از این اشاره ها به نوشیدن شراب است و تعدادی دیگر در مورد خدا و وحی. اشاره های مذهبی فیلم بحث طولانی دارد که از حوصله این نوشته خارج است.
اشاره های سیاسی فیلم نیز همچنین.
[caption id="attachment_1047" align="aligncenter" width="812"]تغییر هم بستگی ایجاد نمی کند. هدف توزیع عادلانه غذا در طبقات است اما تغییر چیزی که فرهنگ شده است و همه از آن پیروی میکنند بدون خشونت امکان پذیر نیست.
برای حفظ جان انسان های پایین تر از طبقه پنجاه تلاش شود تا آنها نیز زنده بمانند. در ایجاد این تغییر خشونتی لازم است که منجر به مرگ تعداد زیادی از افراد تا طبقه پنجاه میشود.
یعنی اگر قرار باشد جان انسان ها را نجات دهیم پس باید جان زیادی از انسان ها را بگیریم.
هدف حفظ جان انسان ها و عمل گرفتن جان انسان های دیگر. فیلمساز اینجاست که احترام را از مخاطب میگیرد. او موقعیت را چنان دقیق چیده است که هیچ راهی نیست. یا باید در سطح خود ماند و هیچ کار نکرد و یا باید تغییر را شروع کرد و این تغییر موجب کشته شدن عده ای از انسان ها میشود.
این گزینه ها هر دو سر برد است اما از دید انسانی هر دو سر باخت است اما انجام دادن فعل به راکد بودن می چربد پس سفر رفتن به قعر آغاز میشود.
انقلاب اقتصادی شروع میشود برای تقسیم عادلانه غذا و از همان طبقات اول با سرکوب شدید همراه میشود. چند طبقه پایین تر پیم انقلاب اقتصادی تغییر میکند. هدف میشود رساندن پیام به طبقه صفر. از زندانیان خواسته میشود عقب بروند اما اگه عق نروند با خشونت بیشتر ضربه میخورند.
پاناکوتا به عنوان یک دسر خوشمزه باید دست نخورده باقی بماند تا پیام را از پایین ترین طبقه به سطح صفر ببرد. حفظ پاناکوتا پیام اصلی میشود.
[caption id="attachment_1046" align="aligncenter" width="812"]بهارات و گورنگ در هر سطح دو دقیقه توقف دارند اما خیلی چیز ها دستگیرشان میشود که تا آن لحظه خبر نداشتند. همه انسان های سطح های پایین این اجتماع در حال تکه تکه کردن هم سلولی های خویش هستند. هر چقدر پایین تر میرویم سطح خشونت بالاتر است. دیگر کمک به این انسان ها کار احمقانه ای است. کمک کردن به قاتلین بی رحم برای ادامه دادن به خشونت.
با سطح خشونت دسر هم دیگر پیام را بالا نمی فرستد. باید به دنبال جایگزین برای دسر باشند. سمبلیک ترین امید فیلم تا این لحظه نمایان میشود.
[caption id="attachment_1049" align="aligncenter" width="812"]کودک اما بر خلاف چیزی که فکر میکردند نه یک پسربچه بلکه یک دختربچه است در آخرین طبقه یکی از مخوف ترین زندان ها. اینکه بخواهیم بر اساس منطق دنیای زندان فکر کنیم این کودک وجود خارجی دارد یا نه اصلا مسئله فعلی فیلم نیست. نیاز به بودن کودک یعنی نیاز به بودن نسل جدیدی که شاید بتواند وضع فعلی را تغییر دهد. علارغم آنکه کودک هم لباس زندان به تن دارد و نسل های آینده نیز در بند هستند اما او شاید بتواند پیام بری ( پیامبر ) که میخواستند باشد.
دیگر دسر جایگاهی ندارد باید تخته غذا کودک را بالا ببرد. زندگی بهارات و گورنگ به پایان رسیده است اما هدفشان به سر انجام رسیده است. شاید این کودک نتواند تغییری ایجاد کند اما مطمئنا میخواهد که تغییری ایجاد کند و همین سرانجام ارزش جان دادن را داشته است زیرا راه تغییر باز مانده است و جنگجویانی برای آینده خواهد داشت تا در این راه گام بردارند.
رامسس خود پیام است. پس تنها باید به سطح صفر برود.
رامسِس نام 11 فرعون دوره پادشاهی نوین در مصر باستان بود. معنای این نام در زبان مصر باستان «زائیده ایزد خورشید» است.
نکته: در هنگام دیدن فیلم به موسیقی فوق العاده فیلم توجه کنید.
صد سال سینما: ده فیلم برتر سال 1922. در سینما فیلم های برتر سال 1922 همچنان متعلق به سینمای آلمان است. سینمای آلمان با نسل سینماگران باهوش و همچنین جنبش اکسپرسیونیسم آلمان بر بام سینمای دنیا ایستاده است. سینمای آلمان به قدری موفق است که هالیوود و کمپانی هایش سعی میکنند دست اندر کار های سینمای آلمان را جذب خود کنند.نوسفراتو یکی از اولین های سینما در این سال توسط سینمای آلمان ساخته شد. شاید بپرسید اهمیت این فیلم چیست؟ کارگردان فیلم نوسفراتو فریدریش ویلهلم مورنائو است. این فیلم در سال ۱۹۲۲ بر اساس رمان دراکولا اثر برام استوکر ساخته شد. همچنین، این فیلم اولین فیلم تاریخ سینما در ژانر ترسناک است.
در سینما فیلم های برتر سال 1922 یا نشانه هایی از سینما آلمان است یا الگو هایی سینمای آلمان. فیلم های صامت این دوره برای مخاطبینش جذاب و چالش بر انگیز است. در سینما فیلم های برتر سال 1922 به یک مورد دیگر هم بر میخوریم. بیشتر فیلم هایی که در این سال تولید شده است سعی کرده اند از ادبیات و رمان های معروفش استفاده کنند. در حقیقیت تلاش برای پیوند ادبیات و سینما از همان سال ها شکل گرفت. شرلوک هولمز . رابین هود . داستان دو شهر . اتلو. از این دست فیلم های هستند.
نوسفراتو فیلمی سیاه و سفید و در ژانر فانتزی/ترسناک است
فیلمی سیاه و سفید و در ژانر فانتزی/ترسناک است. کارگردان فیلم نوسفراتو فریدریش ویلهلم مورنائو .
این فیلم اولین فیلم ترسناک تاریخ سینماست.
فیلم نوسفراتو به دلیل استفاده از داستان دراکولای برام استوکر مورد شکایت حق کپی رایت قرار گرفت و مورنائو در دادگاه شکست خورد و محکوم شد به اینکه تمام نسخه های فیلم سوزانده شود.
خوشبختانه نسخه های قاچاق فیلم باقی ماند و علاقه مندان به تاریخ سینما میتوانند در حال حاضر فیلم را ببیند.
هکسان دیگر فیلم ترسناک این دوره بود که متعلق به سینمای اسکاندیناوی است در این سال سر و صدای زیادی به پا کرد.
یک فیلم صامت نیمهمستند سوئدی-دانمارکی در سبک ترسناک و فانتزی به کارگردانی بنیامین کریستنسن است که سال ۱۹۲۲ اکران شد. از بازیگران آن میتوان به کلارا پونتوپیدان و اسکار استریبولت اشاره کرد.
این فیلم چندبخشی که با نگاهی به رسالهٔ پتک جادوگران بهمنظور توصیف تصورات و توهمات منتهی به جادوگری ساخته شده، از متمایزترین آثار دورهٔ صامت و همچنین پرخرجترین فیلم صامت اسکاندیناوی بهشمار میرود. هکسان هنگام اکران در سوئد و دانمارک مورد تحسین قرار گرفت اما بهخاطر نمایش تصاویر شکنجه، برهنگی و انحراف جنسی در آمریکا ممنوع و در دیگر کشورها بهشدت سانسور شد.
نخستین فیلم از سری فیلم های دکتر مابوزه است که توسط کارگردان اتریشی فریتس لانگ در سال ۱۹۲۲ ساخته و اکران شد. سری فیلم های دکتر مابوزه برگرفته از نوول های نوربرت ژاکه می باشد.
این فیلم صامت بوده و با نرخ ۱۶ فریم بر ثانیه فیلمبرداری شده است. فیلم های بعدی سری دکتر مابوزه عبارتند از : آخرین وصیتنامه دکتر مابوزه (۱۹۳۳) و هزار چشم دکتر مابوزه (۱۹۶۰).
رابین هود فیلمی به کارگردانی آلن دوان است که در سال ۱۹۲۲ منتشر شداما به دو دلیل در تاریخ سینما مشهور است. یک: اولین فیلمی است که تا بحال در هالیوود اکران عمومی داشته است. دو: بودجه فیلم یک میلیون و نیم بود اما در سینما های امریکا و کاناداد فقط توانست یک میلیون فروش از گیشه به دست بیاورد.
شاید در مقایسه با شکست های تجاری این سالها این ارقام به چشم نیایند اما در زمان خودش شکست تجاری عظیمی بوده است.
یک فیلم صامت در سبک درام به کارگردانی اریش فن اشتروهم است که در سال ۱۹۲۲ منتشر شد. این فیلم، اولین فیلم میلیوندلاری آمریکاست (بودجه بیشتر از یک میلیون دلار). این فیلم در سال ۲۰۰۸، توسط کتابخانه کنگره، برای حفظ در ایالات متحده، به عنوان فیلمی از نظر تاریخی، فرهنگی و زیباییشناختی، درخشان، در فهرست ملی ثبت فیلم قرار گرفت.
این فیلم با نسخه اصلی ۳۸۴ دقیقه ساخته شد اما هرگز با این تایم طولانی به نمایش در نیامد. در حقیقت سینما در حال آزمایش و خطا بود تا بهترین فرمت هایش را پیدا کند.
استاد بزرگ هنر هفتم اولین قدم هایش را بر میدارد. این فیلم اولین فیلم رسمی آلفرد هیچکاک است. فیلمی است ثابت که از همان ابتدای فعالیت هیچکاک علاقه او به فیلم های جنایی و دارای تعلیق را نشان میدهد.
فیلمی در ژانر جنایی، معمایی و درام به کارگردانی آلبر پارکر است که در سال ۱۹۲۲ منتشر شد. از بازیگران آن میتوان به جان باریمور، رولاند یانگ، کارول دمپستر، ویلیام پاول و هدا هاپر اشاره کرد.
https://www.pinterest.com/pin/820640363338996423/
https://www.pinterest.com/pin/820640363338996628
https://www.pinterest.com/pin/820640363338996490
https://www.pinterest.com/pin/820640363338996695
https://www.pinterest.com/pin/820640363338996790
https://www.pinterest.com/pin/820640363338996851
https://www.pinterest.com/pin/820640363338996978
https://www.pinterest.com/pin/820640363338997220
فیلم+سینما+ژانر+جنای+فیلم سینمایی
https://www.pinterest.com/pin/820640363338997147
https://www.pinterest.com/pin/820640363338997029
قبل از معرفی ده فیلم برتر ژانر جنایی اول به سراغ تعریف و مشخصاتی از این ژانر برویم. فیلم جنایی نام نوعی از ژانرهای سینمایی است. فیلمی که در آن جستجوی شخصیت اصلی فیلم، که معمولاً کارآگاه یا مأمور پلیس یا روزنامهنگار یا وکیل است، به افشای اسرار یک جنایت منتهی میشود. این فیلمها به تاریخچههای واقعی جنایتها، یا اقتباس از داستانهای جنایی تبهکاران و جنایتکاران مافیا و… میپردازند. این ژانر شامل هفت زیر ژانر یا گونه هست. جنایی دلهرهآور . جنایی ترسناک . نوآر . جنایی حقیقی . دزدی . کارآگاهی . mob . از نام همه زیر ژانر ها پیداست هر کدام در مورد چه چیزی هستند. اما mob. به فیلم هایی گفته میشوند که گنگستری اصیل هستند که نوعی دستگاه مافیا را شامل میشوند. بسیاری از آنها جنبهٔ اقتباسی دارند.
فیلم تحسین شده فرناندو میرلس کارگردان برزیلی. این فیلم به حق لایق تحسین است. فیلم شهر خدا داستان خشونت هولناکی است که در دهه 60 تا 80 میلادی در ریو دوژانیرو برزیل در حال وقوع است. صحنه هایی در این فیلم وجود دارد که با یک بار دیدن آن هرگز از ذهنتان محو نمیشود. خشونت یکی از مسائل دنیای مدرن ماست. خشونت بر علیه کودکان نوعی از خشونت موجود دنیای ماست. خشونت کودک علیه کودک شاید منزجر کننده ترین و آخرین پله خشونت است که هر انسانی را آزار میدهد.
فیلم شهر خدا تا روز ها میتواند ذهن شما را درگیر خودش کند.
این فیلم در چهار رشته جوایز اسکار سال 2002 نامزد شد. رشته های بهترین کارگردانی. بهترین فیلمبرداری. بهترین تدوین فیلم . بهترین فیلمنامه اقتباسی اما هیچ یک از جوایز را به دست نیاورد.
این فیلم در بین ۲۵۰ فیلم برتر سایت آی ام دی بی در رتبه 21 قرار دارد.
کارگردان : Fernando Meirelles
هنرپیشه ها : Alexandre Rodrigues. Leandro Firmino
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
بعد از ظهر سگی را میتوان در معرفی ده فیلم برتر ژانر جنایی جای داد. البته این فیلم سینمایی در ژانر دیگر هم قرار میگیرد. بعد از ظهر سگی یک فیلم صرفا جنایی نیست. یک فیلم اجتماعی است اما مضمون اول فیلم سرقت از بانک است. اگر این فیلم در لیست معرفی ده فیلم برتر ژانر جنایی نبود در حقش کم لطفی میشد. این فیلم یکی از ماندگار ترین بازی های آل پاچینو و جان کازال است.
بعد از ظهر سگی داستان مردی به نام سانی، با بازی آل پاچینو، را روایت میکند که برای خرج عمل معشوق دوجنسهاش، با بازی کریس ساراندون، به کمک دوستش ساول، با بازی جان کازال، دست به سرقت بانک میزند، که به گروگانگیری و توجه پلیس افبیآی، رسانهها و مردم میانجامد.
این فیلم در مراسم اسکار 1975نامزد هفت جایزه اسکار شد اما تنها برنده اسکار بهترین فیلمنامه اورجینال شد.
کارگردان : Sidney Lumet
هنرپیشه ها : Al Pacino. John Cazale. Penelope Allen
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
داستان عدم قطعیت در همه چیز. هیچ چیز قطعی نیست حتی آنچه را که به چشم دیده ایم. داستان فیلم سینمایی راشومون داستان ساده ای است اما همین داستان ساده حرف های عمیقی دارد. آکیرا کوروساوا داستان فیلمش را به گونه ای تعریف میکند که هیچ وقت نتوانیم اصل واقعیت را بفهمیم. کوروساوا از ما میخواهد در مورد دنیای خودمان بیندیشیم. آیا تمام چیز هایی که ما فکر میکردیم درست هستند همچنان درست هستند؟ زاویه نگاه ما باعث برداشت غلط ما نشده است ؟این فیلم ارزش چند بار دیدن را دارد.
این فیلم در بین ۲۵۰ فیلم برتر سایت آی ام دی بی در رتبه 125 قرار دارد.
کارگردان : Akira Kurosawa
هنرپیشه ها : Toshirô Mifune. Machiko Kyô. Masayuki Mori
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
وقتی بخواهیم راجب فیلم صورت زخمی صحبت کنیم کمی باید محتاط باشیم. اگر من بگویم یکی از زیباترین فیلم های ساخته شده در سینما آیا واژه زیبا مورد قبول است؟ آیا این فیلم زیباست ؟ در معرفی ده فیلم برتر ژانر جنایی مطمئنا یکی از آثار شاخص ژانر جنایی صورت زخمی است. ال پاچینو در این فیلم یکی از ماندگار ترین شخصیت های تاریخ سینما را با هنرنمایی اش به نمایش گذاشته است. به جای واژه زیباترین شاید باید از واژه ماندگار ترین استفاده کرد.
اگر بخواهید شاخص بودن دست اندرکاران فیلم را بسنجید همین بس که این فیلم در سال ۱۹۸۳ میلادی به کارگردانی برایان دی پالما، نویسندگی الیور استون و بازی آل پاچینو ساخته شده است.
این فیلم به افرادی که مواد مخدر را ترک کرده اند به هیچ عنوان پیشنهاد نمیشود. میزان خشونت فیلم نیز بسیار زیاد است.
این فیلم در بین ۲۵۰ فیلم برتر سایت آی ام دی بی در رتبه 105 قرار دارد.
کارگردان : Brian De Palma
هنرپیشه ها : Al Pacino. Michelle Pfeiffer. Steven Bauer
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
فیلمی به نویسندگی و کارگردانی لوک بسون محصول سال ۱۹۹۴. شاید جالب باشد که تم اصلی این فیلم یعنی دختر تنها در میان آدم کش ها در بیشتر فیلم های لوک بسون به تصویر کشیده میشود اما هیچ وقت هیچ کدام از فیلم های قبل و بعد به اندازه این فیلم خوش ساخت و زیبا نبوده اند. در حقیقت لوک بسون خودش را مدام تکرار میکند تا به موفقیت فیلم لئون برسد اما همچنان از تکرار بهترین حالت خودش ناتوان است. این فیلم به عنوان بهترین فیلم ژان رنو نیز شناخته میشود اما این پایان کار نیست. ناتالی پورتمن دختر بچه معصوم این فیلم بعد از اکران فیلم و استقبال جهانی مردم و منتقد ها تبدیل به یک ستاره گردید. البته که مثل لوک بسون ما همچنان ناتالی پورتمن را به عنوان ماتیلدا میشناسیم با اینکه تعداد زیادی فیلم بعد از لئون داشته است.
گری اولدمن نیز یکی از بهترین بدمن های تاریخ سینما را به تصویر کشیده است.
این فیلم در بین ۲۵۰ فیلم برتر سایت آی ام دی بی در رتبه 31 قرار دارد.
کارگردان : Luc Besson
هنرپیشه ها : Jean Reno. Gary Oldman. Natalie Portman
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
فیلمی است آمریکایی در ژانر جنایی و اکشن به نویسندگی و کارگردانی مایکل مان و تهیهکنندگی آرت لینسون. در این فیلم آل پاچینو و رابرت دنیرو به ایفای نقش پرداختهاند.
مخمصه اولین فیلمی بود که رابرت دنیرو و آل پاچینو در مقابل یکدیگر در سکانسهایی بازی کردند. البته ۲۱ سال قبل هردو در قسمت دوم فیلم پدرخوانده به ایفای نقش پرداخته بودند ولی در هیچ قسمتی از این فیلم در مقابل یکدیگر قرار نمیگرفتند.در فیلم پاچینو و دنیرو حدود ١٥ دقیقه در مقابل یکدیگر قرا میگیرند و این رویارویی دو غول بزرگ سینما در قرن ٢٠ را بسیاری از صاحبنظران و منتقدان فیلم و سینما رویارویی دو سبک مهم بازیگری یعنی سبک برون گرای پاچینو و سبک درون گرای دنیرو دانستهاند که در نوع خود یک کلاس بازیگری است.
شاه سکانس فیلم در حقیقت رویارویی پاچینو و دنیرو در این فیلم است. شاید در حال حاضر خیلی ها بگویند این دو نقش های زیادی بعد از این فیلم در کنار یکدیگر بازی کرده اند اما فیلم مخمصه زمانی ساخته شد که این دو بازیگر در اوج حرفه ای خود بودند. در زمان فیلمبرداری در زمانی که دنیرو و پاچینو در مقابل یکدیگر نشستند برای دقایقی تمام عوامل پشت صحنه فقط به تماشا اییستادند و کار را رها کردند و کارگردان همه را به خودشان آورد که زمان تماشا نیست زمان فیلمبرداری است.
این فیلم در بین ۲۵۰ فیلم برتر سایت آی ام دی بی در رتبه 123 قرار دارد.
کارگردان : Michael Mann
هنرپیشه ها : Al Pacino. Robert De Niro. Val Kilmer
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
در بروژ فیلمی نیست که بتوان به راحتی در مورد آن صحبت کرد. بعضی ها فکر میکنند فیلمنامه فیلم خیلی پراکنده است اما من میگویم بیش از آنچه بشود راجبش فکر کرد چفت و بست های محکی دارد. تکلیف خود فیلم با خودش روشن است و این مخاطب است که باید زحمت بدهد به خودش و ذهنش کلیشه ای خودش را کنار بگذارد تا بتواند یک فیلم به معنای واقعی کلمه مدرن را تماشا کند. وقتی بخواهید فیلم را در یک ژانر جای دهید فیلم از ژانر بیرون میزند. وقتی بخواهید فیلم را کمدی بدانید خون به چهره یکی از شخصیت های فیلم می پاشد. اگر بخواهید جنایی بدانید فیلم شما را با یک دیالوگ به خنده می اندازد.
انتخاب بازیگر ها در این فیلم فوق العاده است. صحنه هایی که با هوشمندی تمام نوشته و ساخته شده است یک اثر مدرن و به گفته بعضی ها پسا مدرن به شما عرضه میکند.
یکی از بدیع ترین صحنه های فیلم لحظه خودکشی کالین فارل است و همکارش برندان گلیسون که میخواهد با اسلحه جلوی خودکشی او را بگیرد. در یک صحنه خاص مخاطب هم خنده اش گرفته و هم نگران است و هم غمگین.
کارگردان : Martin McDonagh
هنرپیشه ها : Colin Farrell. Brendan Gleeson. Ciarán Hinds
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
مظنونین همیشگی فیلمی جنایی به کارگردانی برایان سینگر و نویسندگی کریستوفر مککوری محصول سال ۱۹۹۵ ایالات متحدهٔ آمریکا است. بازیگران اصلی این فیلم استیون بالدوین، گابریل بیرن، بنیسیو دل تورو، کوین پولاک، چاز پالمینتری، پیت پاستویت و کوین اسپیسی میباشند. این فیلم در زمان خود برنده جوایز متعددی از جمله دو جایزهٔ اسکار شد. یکی برای بازی کوین اسپیسی در نقش مکمل و دیگری برای مک کوری برای فیلمنامه. این فیلم داستان پر پیچ و خمی دارد . فیلم به حالت فلش بک داستانش را میگوید. تنها نقطه ضعف فیلم که مطمئنا نقطه ضعف نیست این است که شما فقط یکبار میتوانید فیلم را ببینید. لذت دیدن فیلم در بار اول مانند خاطره ای خوش است از یک سفر رویایی.
این فیلم در بین ۲۵۰ فیلم برتر سایت آی ام دی بی در رتبه 32 قرار دارد.
کارگردان : Bryan Singer
هنرپیشه ها :Kevin Spacey. Gabriel Byrne. Chazz Palminteri
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
یک فیلم دلهرهآور ترسناک روانشناختی به کارگردانی جاناتان دمی محصول سال ۱۹۹۱ ایالات متحده آمریکا است که بازیگرانی همچون جودی فاستر، آنتونی هاپکینز و اسکات گلن در آن به ایفای نقش پرداختهاند. فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشتهٔ توماس هریس (۱۹۸۸ میلادی) ساختهشده و به هانیبال لکتر، نابغهٔ روانپزشکی، آدمخوار و آدمکش زنجیرهای میپردازد.
این فیلم در سال 1995 پنج جایزه اصلی اسکار را به خانه برد.جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای آنتونی هاپکینز. جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن برای جودی فاستر . جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی برای تد تلی . جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای جاناتان دمی و جایزه اسکار بهترین فیلم .
برای این فیلم قسمت دومی نیز ساخته شد که به هیچ عنوان ارزش قسمت اول را نداشت
یک سریال نیز بر اساس زندگی هانیبال لکتر ساخته شده است که آن هم ارزش چندانی در مقابل این فیلم ندارد.
این فیلم در بین ۲۵۰ فیلم برتر سایت آی ام دی بی در رتبه 23 قرار دارد.
کارگردان : Jonathan Demme
هنرپیشه ها : Jodie Foster. Anthony Hopkins. Lawrence A. Bonney
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
قاتل با ایمان که قتل های خود را بر اساس هفت گناه کبیره طرحریزی کردهاست: شکمپرستی، طمع، تنبلی، خشم، غرور، شهوت و حسادت. ستارههای این فیلم را برد پیت و مورگان فریمن، به همراه گوئینت پالترو، رونالد لی ارمی، جان کریستوفر مکگینلی، و کوین اسپیسی تشکیل میدهند. کارگردانی فیلم را دیوید فینچر بر اساس فیلمنامهای از اندرو کوین واکر انجام دادهاست.
فیلمبرداری فیلم توسط داریوش خنجی به صورت دوربین روی دست فیلمبرداری شده است. آهنگساز فیلم هاوارد شور آهنگساز برجسته هالیوودی است. کارگردان فیلم دیوید فینچر. همه اینها را کناری بگذارید زیرا مهمترین وجه فیلم هفت فیلمنامه فوق العاده فیلم است. اندرو کوین واکر یکی از بهترین فیلمنامه های تاریخ سینما را نوشته است به صورتی که شما در پایان فیلم کاملا خلع سلاح میشوید.
کوین اسپیسی بدون شک یکی از بهترین بازی هایش را در این فیلم انجام داده است و نقش او یکی از بهترین نقش منفی های تاریخ سینماست.
این فیلم در بین ۲۵۰ فیلم برتر سایت آی ام دی بی در رتبه 20 قرار دارد.
کارگردان : David Fincher
هنرپیشه ها : Morgan Freeman, Brad Pitt, Kevin Spacey
صفحه های فیلم در سایت های سینمایی:
Imdb Metacritic Rottentomatoes تریلر فیلم گالری عکس
در پایان نقل قولی از ارنست همینگوی را میشنویم : «جهان جای خوبی است؛ و ارزش جنگیدن را دارد... من با قسمت دومش موافقم.»