https://bogartfilm.com/wp-content/uploads/2021/11/MV5BY2IzZGY2YmEtYzljNS00NTM5LTgwMzUtMzM1NjQ4NGI0OTk0XkEyXkFqcGdeQXVyNDYyMDk5MTU@._V1_.jpg
https://www.aparat.com/v/Jj2e8
https://www.youtube.com/watch?v=C5G1wT-WZ1c
یک کتاب سه فیلم
شبهای روشن نوشته فئودور داستایوسکی
داستان شبهای روشن داستان همه ماست. داستان تنهایی و خیال پردازی، داستان ناکامی و درد تنهایی.
مطمئناً داستایوفسکی بی دلیل شخصیت اصلی داستانش را بی نام انتخاب نکرده است. او میخواسته هر خواننده ای نام خودش را به جای شخصیت اصلی بگذارد. با او همذات پنداری کند و با او درد بکشد. درد مشترک تنهایی!
داستان بعد از اتمام آخرین کلماتش به پایان نمیرسد. ذهن مخاطب بعد از آخرین کلمات کتاب داستان را ادامه میدهد زیرا بارها بعد از حوادث اینچنین زندگی برای ما ادامه داشته است. زندگی همراه با درد و حسرت.
بهترین توصیف آن احساسات ادامه دار بعد از اتمام کتاب را حمید مصدق بسیار زیبا به زبان شعر گفته است.
"حرف را باید زد !
درد را باید گفت !
سخن از مهر من و جور تو نیست
سخن از متلاشی شدن دوستی است ،
و عبث بودن پندار سرور آور مهر
آشنایی با شور ؟
و جدایی با درد ؟
و نشستن در بهت فراموشی
یا غرق غرور"
و ما همیشه این تنهایی را استفراغ میکنیم بر روی زندگیمان، اینقدر که یادمان میرود زنده ایم و باید زندگی کنیم نه خیالپردازی های کودکانi.
ما میدانیم چیزی که نیست نیست و چیزی که رفته است دیگر باز نمیگردد و اگر هم از سر شانس بازگردد دیگر آن چیز سابق نیست.
آدم ها از دور دوست داشتنی تر هستند اما قلب ها این دوری را دوست ندارند. این داستان ها به قدری تاثیر عمیقی دارد که به قول فروغ:" من به نومیدی خود معتادم" و ما این چرخه پوچ را همچنان تکرار میکنیم تا آخرین نفس های زندگیمان.
دیالوگ برتر:
یکی از معدود چیز هایی که حس خیال پردازی منو ارضا میکنه کتابه و جایی که کتاب باشه آدمی هم هست که چند دقیقه ای تحملش کنم و تحملم کنه.
پاورقی:کار تو کتاب فروشی رو دوست دارم
شبهای روشن فرزاد مؤتمن 2003
Le Notti Bianche لوکینو ویسکونتی 1957
Saawariya سانجای لیلا بانسالی 2007
#شبهای-روشن #فیلم #کتاب #فئودورداستایوفسکی #سینما #فرزاد-موتمن
#White-Nights #Fyodor-Dostoevsky #film #book #Cinema
یک کتاب سه فیلم
شبهای روشن نوشته فئودور داستایوسکی
داستان شبهای روشن داستان همه ماست. داستان تنهایی و خیال پردازی، داستان ناکامی و درد تنهایی.
مطمئناً داستایوفسکی بی دلیل شخصیت اصلی داستانش را بی نام انتخاب نکرده است. او میخواسته هر خواننده ای نام خودش را به جای شخصیت اصلی بگذارد. با او همذات پنداری کند و با او درد بکشد. درد مشترک تنهایی!
داستان بعد از اتمام آخرین کلماتش به پایان نمیرسد. ذهن مخاطب بعد از آخرین کلمات کتاب داستان را ادامه میدهد زیرا بارها بعد از حوادث اینچنین زندگی برای ما ادامه داشته است. زندگی همراه با درد و حسرت.
بهترین توصیف آن احساسات ادامه دار بعد از اتمام کتاب را حمید مصدق بسیار زیبا به زبان شعر گفته است.
"حرف را باید زد !
درد را باید گفت !
سخن از مهر من و جور تو نیست
سخن از متلاشی شدن دوستی است ،
و عبث بودن پندار سرور آور مهر
آشنایی با شور ؟
و جدایی با درد ؟
و نشستن در بهت فراموشی
یا غرق غرور"
و ما همیشه این تنهایی را استفراغ میکنیم بر روی زندگیمان، اینقدر که یادمان میرود زنده ایم و باید زندگی کنیم نه خیالپردازی های کودکانi.
ما میدانیم چیزی که نیست نیست و چیزی که رفته است دیگر باز نمیگردد و اگر هم از سر شانس بازگردد دیگر آن چیز سابق نیست.
آدم ها از دور دوست داشتنی تر هستند اما قلب ها این دوری را دوست ندارند. این داستان ها به قدری تاثیر عمیقی دارد که به قول فروغ:" من به نومیدی خود معتادم" و ما این چرخه پوچ را همچنان تکرار میکنیم تا آخرین نفس های زندگیمان.
دیالوگ برتر:
یکی از معدود چیز هایی که حس خیال پردازی منو ارضا میکنه کتابه و جایی که کتاب باشه آدمی هم هست که چند دقیقه ای تحملش کنم و تحملم کنه.
پاورقی:کار تو کتاب فروشی رو دوست دارم
شبهای روشن فرزاد مؤتمن 2003
Le Notti Bianche لوکینو ویسکونتی 1957
Saawariya سانجای لیلا بانسالی 2007
#شبهای-روشن #فیلم #کتاب #فئودورداستایوفسکی #سینما #فرزاد-موتمن
#White-Nights #Fyodor-Dostoevsky #film #book #Cinema
https://www.instagram.com/p/CKU20JZnH8q/?utm_source=ig_web_copy_link
نقد و تحلیل سریال اوزارک کمی زود است زیرا این سریال هنوز در حال پخش شدن است و به اتمام نرسیده است. سریال اوزارک به قدری جذاب است که دلمان نمی آید در موردش حرف نزنیم. اوزارک مجموعه تلویزیونی مهیج و جنایی آمریکایی است. که سازندهاش بیل دوبو است و تهیهکنندهاش مدیا رایتز کپیتال است. ستاره مجموعه جیسون بیتمن است. خلاصه سریال اوزارک این گونه است. جیسون بیتمن در نقش یک برنامهریز مالی به نام مارتی بیرد و لورا لینی در نقش همسر او وندی ظاهر شدهاند. مارتی پس از به مشکل خوردن برنامه پولشویی برای کارتل مواد مخدر مکزیک به سرعت خانوادهاش که شامل یک دختر و یک پسر است را از حومه شیکاگو به محلی برای تفریحات تابستانی در اوزارکس میزوری منتقل میکند و باید بدهیاش را به رئیس کارتل بپردازد.
در صنعت فیلمسازی به آن برداشت بلند یا نمای بلند هم گفته میشود .سکانس پلان را به یک پلان میگویند که نسبت به یک پلان معمولی دارای مدت زمان بسیار طولانیتری است. در واقع برخلاف رسم معمول در سینما که پلانها در مرحله تدوین کات میخورند، دربرداشت بلند، صحنه به صورت یکتکه فیلمبرداری میشود و در آن هیچ کاتی وجود ندارد. در صنعت فیلم سازی به آن در زبان انگلیسی Long take نیز گفته میشود.
این که بخواهیم اولین سکانس پلان ها را در تاریخ فیلم سازی مشخص کنیم کاری است غیر ممکن اما اولین و مهمترین سکانس پلان تاریخ سینما بر می گردد به فیلم سینمایی طناب ساخته آلفرد هیچکاک در سال ۱۹۴۸. در زمان های گذشته برداشت ها به صورت سکانس پلان بسیار سخت تر از اموز بوده است زیرا تجهیزات آن زمان مانند امروز نبود حتی گفته میشود فیلم طناب هیچکاک بخاطر کم بودن نگاتیو فیلمبرداری که در درون دوربین جای میگرفت کات خورده است اما در حقیقت فیلم طناب هیچکاک هشت کات در سراسر فیلم دارد.
از دیگر کارگردان های تاریخ سینما که در فیلم هایشان از سکانس پلان به زیبایی استفاده می کردند میتوان به نام های سینماگران بزرگی مثل اینگمار برگمان ، آندری تارکوفسکی ، استنلی کوبریک اشاره کرد. اگر بخواهیم از سکانس پلان هایی که این فیلم سازان در فیلم هایشان ساخته اند نام بریم نوشته بسیار طولانی میشود.
لیست سکانس پلان های منتخب مانند لیست فیلم های منتخب هر سینما دوستی است و ممکن است لیست فیلم هایی که در ادامه می بینید به هیچ عنوان برای شما قانع کننده و جذاب نباشد و لیست شما نیز برای من از جذابیت کافی برخوردار نباشد . انتخاب سکانس پلان های این لیست بر این اساس صورت گرفته است که محتوا و قالب در این سکانس پلان ها به یکدیگر کمک کرده باشند و صرفا یک سکانس پلان برای قدرت نمایی هزینه و سیاهی لشکر نباشد . مثلا فیلم گنجینه روسی به کارگردانی الکساندر سوکوروف و یا قدرت نمایی تکنولوژی فیلم اتاق وحشت ساخته دیوید فینچر با فیلمبرداری داریوش خنجی.